تلفن: 22584258
تست1
کد مقاله: 12 NewsCounter تعداد بازدید : 4965

طبل توخالی


طبل توخالی

شاید در قرون گذشته رونق اقتصادی در گرو منابع زیرزمینی بود و این موضوع برای کشورها اهمیت زیادی داشت اما درحال حاضر این مقوله برای کشورها به موضوعی کم اهمیت تبدیل شده است. درحال حاضر به‌‌رغم باورهای موجود، برندسازی برای اقتصاد کشورها به موضوعی حیاتی تبدیل شده است. از میان یکصد برند برتر دنیا، 40 مورد آن به ایالات متحده تعلق دارد. حتی اگر از لحاظ قیمتی هم بخواهید برند امریکا را با سایر کشورها مقایسه کنید متوجه خواهید شد که قیمت برند امریکا حدود 20 برابر برندهای سایر نقاط جهان است. اگر امریکا اقتصادی پویا و فعال دارد، دلیل آن جهانخواری و استعمار سایرکشورها یا دراختیار داشتن منابع زیاد نیست، بلکه علت آن برندسازی هوشمندانه این کشور است. این موضوع را می‌توانید در تمامی کشورهای پیشرفته ببینید. برای مثال می‌توان به برخی کشورهای آسیای شرقی مانند ژاپن، چین و کره‌جنوبی اشاره کرد که در سال‌های اخیر در این زمینه فعالیت داشته‌اند و موفق بوده‌اند. کشور ما تا زمانی که به سمت برندسازی درست حرکت نکند، هیچگاه از رخوت و مشکلات فعلی اقتصادی خارج نخواهد شد.

تنها راه حل خروج از این بحران، بالا بردن زمینه‌های دانش بنیادی برندسازی در کشورها است، ولی متأسفانه جامعه ما مستعد لوث کردن موضوعات است و هر موضوعی با ورود به کشور ما ساختار اصلی خود را از دست می‌دهد و به حاشیه سوق داده می‌شود. هر موضوعی با ورود به کشور ما به موضوعی بی‌محتوا تبدیل و بی‌دلیل فضای پیرامون آن شلوغ می‌شود. این در حالی است که ما در حوزه برندسازی مانند طبلی توخالی هستیم و به یکباره همگی به متخصصان حرفه‌ای برندسازی تبدیل می‌شویم. حتی بسیاری از مدرسان ما نیز که در این زمینه دوره برگزار و تدریس می‌کنند به‌طور تخصصی این رشته را نخوانده‌اند.

با تمام احترامی که برای کسانی که در این زمینه درحال تدریس هستند قائل هستم، باید بگویم این افراد بیشتر تجربه‌ای و براساس مطالعات شخصی خود در این زمینه اطلاعاتی را کسب کرده‌اند و این رشته تخصصی را به صورت آکادمیک فرا‌نگرفته‌اند. دلیل این امر آن است که این رشته به درستی به کشور ما وارد نشده است، چون نه بخش دولتی و نه بخش‌خصوصی هیچ کمکی برای ورود این دانش به حوزه آموزش‌های تخصصی و آکادمیک به کشور نکرده‌اند. تلاش‌هایی هم که بخش خصوصی به عنوان مدرس در این زمینه انجام می دهد، با توجه به وسعت کشور به این زودی‌ها تأثیرگذار نخواهد بود. این مسئله به انرژی و عزم ملی و شاید چندین دهه تلاش نیاز دارد و درک بخش‌های دولتی و غیردولتی نسبت به این موضوع باید اصلاح شود.

در حال حاضر با توجه به سیاست دولت و باز شدن دروازه‌های گفت‌وگو با کشورهای بزرگ اقتصادی، ایران پتانسیل و توان تبدیل شدن به کشوری پررونق با قدرت اقتصادی بالا و مطرح کردن نام خود به عنوان یک برند بین‌المللی را دارد. اگر دروازه‌های اقتصادی کشور ما باز شود و برندهای بزرگ دنیا در کشور سرمایه‌گذاری کنند، بسیاری از مشکلات اقتصادی ما حل می‌شود. با این حال، استفاده از این موقعیت بزرگ، نیازمند ایجاد فضای لازم است که از طریق آموزش مدیریت برندسازی اتفاق خواهد افتاد. مدیران ما باید از این موضوع آگاهی کاملی پیدا کنند و بدانند که چطور در چرخه رقابتی و اقتصادی قرار بگیرند یا چگونه در حوزه‌های بازاریابی فعالیت کنند.

بسیاری از شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی محلی ما به شدت نیاز دارند که برای ورود به این بازارهای بزرگ خود را بیمه کرده یا موقعیت‌شان را تقویت کنند. حال اگر شرکت‌ها در زمینه برندسازی خود فکری اصولی انجام نداده باشند، از صحنه اقتصادی محو خواهند شد و در برابر غول‌های صنعتی بزرگ توان مقابله نخواهند داشت. اگر در‌حال‌حاضر بنگاه‌ها و شرکت‌های کوچک در داخل کشور به راحتی فعالیت می‌کنند، به دلیل نبود رقیبی قدرتمند در این بازار است. این شرکت‌ها در بازار بدون رقابت به راحتی فعالیت می‌کنند و زمانی که رقبای بزرگی وارد صحنه شوند، دیگر توان ادامه فعالیت نخواهند داشت. برای این شرکت‌ها بسیار ضروری‌تر است که به موضوع برندسازی بپردازند و در این زمینه آموزش ببینند. کاش روزی این باور در سطوح مختلف کشور به وجود بیاید که برندسازی اهمیت دارد و آینده اقتصادی یک کشور و جامعه را تضمین می‌کند.